فارین پالیسی در تفسیری به تاریخ 5 آوریل با عنوان "توافق هسته ای کوچک ایران که نتوانست"، گفت که یک توافق هسته ای احیا شده می تواند هم برای ایالات متحده و هم به نفع ایران باشد، اما فروش سختی دارد.
در ادامه گزیده ای از مقاله آمده است:
گفتوگوها درباره برنامه هستهای ایران ماههاست که بین موفقیت و شکست در حال چرخش است و بهترین تلاشهای پیشبینیکنندگان برای پیشبینی نتیجه را مخدوش کرده است. یک توافق میتواند هم به واشنگتن، به شکل محدودیتهای بیشتر برای کند کردن پیشرفتهای هستهای ایران، و هم تهران، که به یک ظرف جدید پول دسترسی پیدا میکند، ارائه دهد. اما چنین توافقی مملو از خطرات سیاسی است که به طور بالقوه آن را برای هر دو طرف دردناک می کند.
علی واعظ، کارشناس گروه بین المللی بحران و از طرفداران یک توافق که معتقد است احتمال امضای یک پیمان جدید 50 تا 50 است، گفت: «شما باید تصمیم بگیرید که چه چیزی مهمتر است: غنی سازی اورانیوم یا غنی سازی ایران». اگر بیشتر نگران غنیسازی اورانیوم هستید، این معامله بهتر از جایگزین است. اگر بیشتر نگران غنیسازی ایران هستید، برای سناریوی بدون توافق استدلال میکنید.»
گفتوگوهای در حال انجام هستهای ایران با هدف احیای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، یک پیمان مهم در سال 2015 است که به ایران در ازای تعهد قابل راستیآزمایی برای پذیرش محدودیتهای برنامه هستهای خود، معافیت از تحریمهای مالی و اقتصادی را پیشنهاد میکرد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا در ماه می ۲۰۱۸ از این توافق خارج شد و تحریمهای بیشتری را علیه تهران وضع کرد. یک سال بعد، ایران – که تا آن زمان به این پیمان پایبند بود – شروع به افزایش فعالیتهای هستهای خود کرد و مفاد توافق اولیه را زیر پا گذاشت.
دولت بایدن متعهد شد که به برجام مجدداً ملحق شود، مشروط بر اینکه ایران به تعهدات خود برجام بازگردد و مذاکرات غیرمستقیم با ایران را در آوریل 2021 از سر بگیرد. اما آنها از آن زمان به بن بست خوردند، اخیراً به دلیل درخواست روسیه مبنی بر اعطای معافیت گسترده از تحریم های اعمال شده علیه مسکو در پاسخ به تهاجم این کشور به اوکراین. روسیه برای توافق با ایران مهم است زیرا در حال حاضر تنها کشوری است که مایل و قادر به تخلیه اورانیوم ایران است.
مذاکره کنندگان امضاکنندگان کلیدی توافق هسته ای با ایران – چین، فرانسه، آلمان، روسیه، بریتانیا و ایالات متحده و همچنین اتحادیه اروپا که مذاکرات را تسهیل می کند- عمدتاً از مذاکرات بن بست به کشور بازگشته اند. آخرین موانع شامل یک جفت خواسته از سوی ایران برای حذف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمانهای تروریستی خارجی آمریکا و ارائه برخی تضمینها مبنی بر عدم لغو این پیمان در صورت به قدرت رسیدن جمهوریخواهان در ایالات متحده است. . طبق گزارشها، دولت بایدن در حال بررسی احتمال خروج سپاه از فهرست بود که همچنان مشمول تحریمهای جداگانه خواهد بود، اما این ترتیب با واکنش شدید واشنگتن، اسرائیل و خلیج فارس (عربستان سعودی و امارات متحده عربی) مواجه شده است. هنوز مشخص نیست که آیا ایالات متحده نیروهای ایرانی را از فهرست خارج خواهد کرد یا خیر.
یک معامله جدید
اعلام توافق هسته ای مزایای روشنی را برای سیاستگذاران ایالات متحده به همراه خواهد داشت. این امر از ایران می خواهد که عملیات پیشرفته ترین سانتریفیوژهای خود را متوقف کند. ایران همچنین باید آن سانتریفیوژها را در انباری تحت نظارت بین المللی ذخیره کند و یا ذخایر اورانیوم بسیار غنی شده خود را تخریب کند یا آن را به خارج از کشور ارسال کند. اما یک معامله یک فروش سخت سیاسی است. پیمان جدید مطمئناً ضعیفتر از نسخه اصلی خواهد بود و زمان شکست بسیار کوتاهتری دارد. ایران نسل جدیدی از سانتریفیوژهای پیشرفته را در اختیار خواهد داشت که تنها پس از خروج دولت ترامپ از توافق شروع به کار کرد.
طبق مفاد قرارداد اولیه 2015، ایران میتواند به طور قانونی برخی از فعالیتهای غنیسازی خود را در سالهای 2026 و 2031 از سر بگیرد. ایران حق گسترش ذخایر اورانیوم خود را که در حال حاضر حدود 660 پوند است، در ژانویه 2031 و سپس غنیسازی را تضمین کرد. اورانیوم در سطوح بالاتر از حد مجاز کنونی در توافق هسته ای 2015. هنوز مشخص نیست که آیا یک قرارداد جدید این مفاد را تمدید می کند یا خیر. اما ایران، در پی لغو معاهده توسط ایالات متحده، اورانیوم بیشتری را غنیسازی کرده و با خلوص بیشتری نسبت به توافقی که قبلاً به آن پایبند بود، میتوانست انجام دهد.
اما ایران همچنان تا 10 سال دیگر مشمول نظارت بین المللی گسترده بر برنامه هسته ای خود خواهد بود. پیمان اصلی همچنین ایران را ملزم به امضای توافقی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) موسوم به پروتکل الحاقی میکرد که مستلزم بررسی دقیقتر برنامه هستهای آن نسبت به درخواست امضاکنندگان معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای است.
ایران مدتهاست که میگوید برنامه هستهای این کشور با هدف تامین امنیت آینده انرژی کشور است.
بعید است که کنگره آمریکا بتواند یا بخواهد اجرای توافق را مسدود کند. رهبر اکثریت سنا، سناتور دموکرات، چاک شومر، از مخالفان توافق هسته ای اولیه 2015، این بار حمایت خود را از مذاکرات اعلام کرده است و سناتورهای دموکرات، کریس مورفی و اد مارکی، به طور علنی برای توافق مطرح کرده اند. مارکی با اشاره به اینکه سیاست فشار حداکثری ترامپ منجر به "غنی سازی حداکثری" شده و ایالات متحده را "در مسیر خطرناکی برای جنگ" قرار داده است، به کنگره گفت: "هیچ جایگزین خوبی برای ورود مجدد به توافق هسته ای ایران وجود ندارد."
او گفت: «این سیاستهای شکست خورده ایران را به سلاح هستهای نزدیکتر کرده است».
معامله جدیدی وجود ندارد
شکست مذاکرات میتواند جنبههای منفی جدی برای واشنگتن داشته باشد، از بین بردن نظارت بینالمللی از برنامه هستهای ایران و افزایش چشمانداز رویارویی نظامی با تهران. همچنین در زمانی اتفاق میافتد که غرب به دنبال منابع جدید نفت و گاز است تا کاهش صادرات روسیه را که به دلیل تحریمها به دلیل تهاجم این کشور به اوکراین جبران شده، جبران کند. برای تهران، ناکامی در بستن قرارداد، میلیاردها دلار در درآمدهای نفتی آینده و وجوه مسدود شده را کاهش میدهد. فرانسه و بریتانیا به احتمال زیاد مفاد توافق هستهای 2015 را آغاز میکنند که مجموعهای از تحریمهای هستهای و موشکهای بالستیک شورای امنیت سازمان ملل را دوباره علیه ایران اعمال میکند.
کسانی که از دور انداختن توافق یا مذاکره مجدد برای یک پیمان قویتر حمایت میکنند، استدلال کردهاند که ایران فقط برای شرکت در فعالیتهای بیشتر، از جمله برنامه موشکهای بالستیک که در مواجهه با دیپلماسی هستهای به پیشروی خود ادامه میدهد، جرأت مییابد. نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل، از توافق نوظهور انتقاد کرده و پیش بینی کرده است که این توافق ضعیف تر از توافق اولیه خواهد بود و هشدار داد که برخی از مفاد کلیدی آن در دهه آینده منقضی خواهند شد.
اما بنت از راهاندازی همان نوع کمپین عمومی تحریکآمیز که در آن بنیامین نتانیاهو، بنیامین نتانیاهو، سخنرانی بسیار جنگجویانهای در کنگره ایالات متحده داشت، در تلاشی برای از بین بردن مهمترین ابتکار دیپلماتیک باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا در غرب آسیا، متوقف شد.
حامیان یک توافق اذعان میکنند که احتمالاً این توافق کامل نخواهد بود، اما آنها میگویند که جایگزین بدتر است: یک دولت ایران با محدودیتهای کمی در فعالیتهای هستهایاش و مواد لازم برای رویارویی بیشتر – و احتمالاً جنگ. آنها خاطرنشان میکنند که کمپین فشار حداکثری که توسط دولت ترامپ راهاندازی شد، یک شکست افتضاح بود و پوشش سیاسی برای تهران برای محدود کردن نظارت بینالمللی فراهم کرد و کشور را با ذخایر بیشتری از اورانیوم بسیار غنیشده باقی گذاشت.
ژنرال کنت مک کنزی، رئیس وقت فرماندهی مرکزی ایالات متحده، در اواسط ماه مارس به خبرنگاران گفت: «ما نمیخواهیم ایران سلاح هستهای داشته باشد، و بهترین راه برای رسیدن به آن احتمالاً از طریق یک راهحل مذاکره است».
بر اساس مفاد توافق هسته ای 2015، ایران تنها مجاز به تولید اورانیوم با غنای پایین حاوی 3.67 درصد U-235 بود، ماده شکافت پذیر استخراج شده از اورانیوم طبیعی برای تولید برق. یک سال پس از خروج ترامپ از این توافق، ایران شروع به گسترش ذخایر اورانیوم غنیشده خود به 4.5 درصد U-235 و استقرار سانتریفیوژهای پیشرفتهتر با قابلیت تسریع فعالیتهای غنیسازی خود کرد که نقض توافق اولیه بود. ایران برای اولین بار در ژانویه 2021 و در آخرین روزهای دولت ترامپ اعلام کرد که در حال غنی سازی اورانیوم در سطح 20 درصد U-235 است. تهران از آن زمان غنی سازی تا 60 درصد U-235 را آغاز کرده است.
هنری روم، تحلیلگر ایران در گروه اوراسیا، گفت که اگرچه فروش توافق نهایی به عنوان یک دستاورد دیپلماتیک غیرقابل تجمیع بسیار چالش برانگیزتر خواهد بود، اما مخالفان کنگره رای لازم برای از بین بردن آن را ندارند.
با این حال، رم گفت که او انتظار ندارد که نتیجه به عنوان موضوع اصلی در انتخابات میان دوره ای ایالات متحده مطرح شود. او گفت: «آنقدر که تحلیلگران ایرانی دوست دارند فکر کنند موضوع آنها در مرکز جهان است، من شواهد زیادی ندیدم که رای دهندگان این موضوع را به طور جدی در نظر بگیرند.»
کلیه محتویات خبرگزاری مهر تحت مجوز Creative Commons Attribution 4.0 بین المللی مجوز دارد.
