حمله نظامی روسیه به اوکراین ضربه ناتوان کننده ای به لویاتان لیبرال به رهبری آمریکا و آخرین میخ بر تابوت توهمات «پایان تاریخ» است. تحلیلگران امنیتی غربی بی وقفه در حال بررسی دقیق این موضوع هستند که چه چیزی منجر به این فاجعه قابل پیشگیری شده است؟
پوتین که توسط کلیشه های شرقی کور شده است، به دلیل "طراحی های توسعه طلبانه" و سیاست های ماچیزم محکوم می شود. لیندسی گراهام، سناتور جمهوریخواه ایالات متحده، در اشتیاق تشنه به خون خود برای نشان دادن روسیه به عنوان امپراتوری شیطان، حتی آشکارا ترور ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه را با اشاره به بروتوس که در ترور امپراتور روم ژولیوس سزار دست داشت، پیشنهاد داد. علامت گذاری. بی اسمیت در "اضطراب روسیه" این تحقیر را با بیان این که اضطراب روسیه یک چرخه است و بی توجهی می تواند به زودی به تحقیر و سپس به ترس تبدیل شود، توضیح داد. سالها پس از پایان جنگ سرد، مجموع این احساسات مانند همیشه خطرناک است، اگرچه تاریخ نشان میدهد که اضطراب تقریباً همیشه نابجاست. حملات رعد اسا تبلیغاتی غرب، توطئه های فراوان و فعال سازی سلاح های هسته ای مالی، همگی در دفاع از اوکراین شکست خورده اند.
چه چیزی منجر به نمایش واضح رونشیسم روسیه شد؟ جان میرشایمر، نظریهپرداز روابط بینالملل واقعگرا در دانشگاه شیکاگو سالها است که فریاد میزند که گسترش ناتو به سمت شرق، ماشین جنگی روسیه را تسریع میکند و تنها گزینه برای نجات اوکراین، عدم تعهد این کشور با بلوک غرب است. اتحادیه اروپا خود تابع منافع استراتژیک ایالات متحده است و مسدود کردن نورد استریم 2 برای اروپا خودکشی است، اما عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا و ناتو به عنوان تصمیم مستقل برای پیوستن به "جهان آزاد" به تصویر کشیده می شود. اسلحه سازی ایدئولوژی ابزار استاندارد تغییر رژیم در کتاب بازی غرب تحت پوشش «آزادی» است، اما رهبری اوکراین به طرز بدی نتوانست درک کند که کوبیدن بر طبل آتلانتیسیسم مساوی است با پیروی برده وار از دیکته های واشنگتن و در عین حال فقیرسازی اوراسیا.
برای درک باتلاق اوکراین، بیایید به تاریخ بپردازیم. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، رهبران روسیه به طور قاطعانه اعلام کردند که کشورهای شوروی سابق در ازای حاکمیت به ناتو یا کنسرسیوم نظامی متخاصم نخواهند پیوست. بلوک غرب به رهبری ایالات متحده به اصل "حوزه نفوذ" مشروعیت داد و اعلامیه بخارست در سال 2008 نفاق غرب را آشکار کرد، زمانی که ناتو اعلام کرد که گرجستان و اوکراین نیز بخشی از ائتلاف خواهند شد. پیتر کنرادی در «چه کسی روسیه را از دست داد؟» نحوه دخالت ایالات متحده در سیاست اوکراین در پشت صحنه را روشن می کند. او اشاره کرد که ضبط مکالمه تلفنی بین ویکتوریا نولاند دستیار وزیر امور خارجه و جفری پیات، سفیر ایالات متحده در اوکراین، ظاهراً به لطف سرویس های اطلاعاتی روسیه در یوتیوب قابل دسترسی است. در این گفتگو، اتحادیه اروپا و ناامیدی آنها از اینکه تلاش بیشتری برای مهار روسیه انجام نداده بود، نشان داده شد. "لعنت به اتحادیه اروپا!" نولند فریاد زد.
در نگاهی به گذشته، به جای ایجاد تعادل ظریف بین شرق و غرب، سرنوشت اوکراین توسط لیبرال های طرفدار اتحادیه اروپا به ناسیونالیست های راست افراطی ربوده شد که رهبری زیرک نداشتند اما در هدف خود برای سرنگونی ویکتور یانوکوویچ رئیس جمهور سابق اوکراین طرفدار روسیه متحد شدند. . نمونههای بیشماری گواه مداخله ظالمانه غرب در شکم قدرت بزرگ اوراسیا است. به عنوان مثال، یانوکوویچ در معماری سیاسی اوکراین تحت نظارت مشاور سیاسی مشکوک آمریکایی، پل مانافورت، یک استراتژیست قدیمی جمهوریخواه آمریکایی، پیروز شد. مانافورت به طرز چشمگیری برداشت عمومی حزب یانوکوویچ از اوباش تا اقتدار سیاسی مشروع را طراحی کرد. یانوکوویچ با احساس اشتیاق دیرینه اوکراین برای ثبات، امیدهای غربی برای هدایت کشور از حوزه نفوذ کرملین را از بین برد. پارلمان اوکراین قانون پیشنهادی یانوکوویچ را تصویب کرد که فانتزی مهلک دولت قبلی برای عضویت در ناتو را کنار گذاشت. تاکتیکهای ماکیاولیستی غربی برای ممانعت از تلاشهای اوکراین برای پیوستن به اتحادیه گمرکی اوراسیا، ابتکار روسیه با هدف ادغام اقتصادی منطقه، منجر به تشدید کشمکشهای ژئوپلیتیکی در این کشور شد. تظاهراتی که با هدف سرنگونی دولت سیاسی قانونی یانوکوویچ انجام شد، شاهد دیدارهای همبستگی گیدو وستروله، وزیر امور خارجه آلمان، کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و ویکتوریا نولاند، دستیار جنگ طلب وزارت امور خارجه آمریکا در امور اروپا و اوراسیا بود.
هنری کیسینجر در تفسیری برای واشنگتن پست که درست بیش از یک هفته پس از سقوط یانوکوویچ منتشر شد، اتحادیه اروپا را متهم کرد که «مذاکره را به یک بحران تبدیل کرده است، زیرا در نظر روسیه اوکراین نمیتواند تنها یک کشور خارجی باشد. کیسینجر نوشت: «اما اگر اوکراین میخواهد زنده بماند و پیشرفت کند، نباید پاسگاه هر یک از طرفین در مقابل طرف دیگر باشد، باید بهعنوان پلی بین آنها عمل کند.»
بیعدالتی در همه جا تهدیدی برای عدالت در همه جا است، اما شمال جهانی بیاعتنایی بیرحمانه به بیعدالتی در جنوب جهانی را نشان داد، زیرا کوکتل سمی استبداد، امپریالیسم و استبداد روشنگرانه غرب بر ملتهای مسلمان اثر گذاشت. این فقط خشم گزینشی جامعه بینالمللی نیست که تحقیر غرب را نسبت به «بربرها» در شرق نشان میدهد، بلکه نمایش آشکار تبعیض علیه پناهندگان است، زیرا گزارشهای رسانهای متعدد نشان میدهند که اوکراینیهای «متمدن» گذرگاههای ایمنی غیراروپاییها را انکار میکنند. علاوه بر این، بحران پناهجویان اروپا پس از بهار عربی، چهره ظالمانه تکان دهنده «دنیای آزاد» را آشکار کرد، زمانی که آنها بیرحمانه درهای اروپا را به روی پناهندگان مسلمان ویران شده از جنگ که از جنگهای نیابتی سیا فرار میکردند، بستند. اروپا با نشان دادن استانداردهای دوگانه آشکار، اکنون پناهندگان سفیدپوست اوکراینی را با شادی تدریجی در آغوش میگیرد و به آنها ویزا و سایر مزایای همراه با جنبشهای تودهای برای نشان دادن همبستگی با پناهندگان ارائه میدهد. لفاظیهای نژادپرستانه و شرقشناسانه، با اضافه کردن توهین به آسیب، پوشش درگیریهای اوکراین را تحت تأثیر قرار میدهد که به موجب آن بسیاری از رسانههای غربی تمایل دارند سفیدپوستهای چشم آبی اوکراینی را بهاندازه کافی متمدن نشان دهند که مستحق جنگ نیستند. چارلی دی آگاتا، خبرنگار خارجی سیبیاس نیوز، جسارت داشت با عادیسازی جنگ در آن مکانهای «غیر متمدن»، عراقیها و افغانها را مسخره کند. این قاب بندی نژادپرستانه از بازی اوکراین گواه استعمار رسانه های جهانی است.
در جنون روسیه روشی وجود دارد، زیرا بمباران اوکراین ضربه نهایی به نظم جهانی به رهبری ایالات متحده است و ایالات متحده به عنوان هژمون مستاصل خوش خیم احتمالاً بدترین جنگ اروپا در بیش از 75 سال گذشته را می بیند. اوکراینیها به رهبری ایالات متحده در مسیر گل پامچال قرار گرفتند و به روسها فرصت دادند تا قدرت نظامی خود را بر سر دومین کشور بزرگ اروپایی افزایش دهند. استثناگرایی کور آمریکایی به اوکراینی ها صدمات جانبی وارد کرده است و لفاظی های جنگ طلبانه ناتو نیز بدون حمایت از تایوان به سوی ایمان اوکراین سوق داده است. سناتور آمریکایی برنی سندرز در مقاله گاردین با بیان اینکه تهاجم روسیه راه حلی نیست، وقاحت غرب را بی اعتبار کرد. ناسازگاری ناتو هم نیست. نظم جهانی به طور فزاینده ای در حال غرب زدایی و از بین رفتن اعتبار است، مشروعیت ایالات متحده نتیجه اجتناب ناپذیر باتلاق اوکراین است.
نویسنده فوق لیسانس روابط بین الملل از دانشگاه دفاع ملی اسلام آباد است. او در حال حاضر به عنوان نویسنده فیلمنامه در PTV World، پخش کننده دولتی پاکستان کار می کند.
کلیه محتویات خبرگزاری مهر تحت مجوز Creative Commons Attribution 4.0 بین المللی مجوز دارد.